بانک ایران زمین خروج از بنگاهداری را با جدیت در دستور کار قرار داده تا اطاعت از قانون و توجه به رهنمودهای بزرگان را به نمایش گذاشته باشد.
به گزارش نیانا به نقل از پول نیوز، سالهاست نظام بانکی به اشکال گوناگون مورد انتقاد قرار میگیرد. اینکه این انتقادات تا چه اندازه درست یا مغرضانه است، نیازمند بررسی همه جانبه و در نظرگرفتن پاسخهایی است که نظام بانکی به انتقادها دارد. اما در کشوری که قانون حاکم است و همگان مدعی قانونمنداری هستیم، اجرای قانون بر تصمیمات سلیقهای و شخصی اولویت دارد.
انتقاد از بنگاهداری
یکی از مواردی که در مورد بانکها مطرح میشود، بنگاهداری بانکهاست که بارها با انتقاد رو به رو شده و خروج از آن مورد تاکید قرار گرفته است. حتی رهبر انقلاب نیز بر این مهم تاکید کردند. همچنین دولت سیزدهم نیز بر خروج بانکها از بنگاهداری و بازگشت و تمرکز بر انجام وظایف ذاتی بانک اصرار دارند.
دور شدن از وظایف بانکی
منتقدان به عملکرد نظام بانکی، یکی از ایرادات نظام بانکی را دور شدن از وظایف ذاتی خود میدانند و معتقد هستند ورود به بنگاهداری عملکرد بانک را تحت تاثیر قرار میدهد. اکنون بسیاری از بانکها در صنایع و فعالیتهای اقتصادی نقش تعیین کنندهای دارند، صنایعی که ارتباط و تناسبی با حوزه بانک و بانکداری ندارند. از سوی دیگر بخش خصوصی توان مقابله با نظام بانکی را ندارد و چنانچه بانکها از بنگاهداری خارج شوند، بخش خصوصی توانمند میتواند در بسیاری از عرصهها حضور تاثیرگذاری داشته باشد.
وظایف بانکداری
برای آنکه هر بخشی وظایفی را انجام دهد، قانون برای آن محدوده تعریف کرده که حرکت در آن مسیر تاثیرگذار است. بانک نیز باید در عرصه پول، اعتبار، اوراق و نقل و انتقال مالی به روشهای گوناگون عمل کند. اما بررسی صورت مالی بانکها نشان میدهد که بخش قابل توجهی از دارایی بانکها که باید تحت عنوان اعتبار و اوراق در خدمت وظایف ذاتی بانکداری باشد، در قالب زمین، ماشینآلات، بنگاه، شرکت و… درآمده که از ماهیت ذاتی بانک فاصله دارد.
اهداف مورد نظر
اگر بر خروج بانکها از بنگاهداری تاکید میشود، باید اهدافی تعیین شود که به محدود کردن بانکها به آن دست یابیم. بنابر این خروج بانکها از بنگاهداری و تمرکز بر وظایف بانکداری، باید توفیقاتی برای نظام بانکی و رونق اقتصادی کشور رقم بزند. اهداف تحقق واگذاری بنگاههای متعلق به بانکها، باید به بهرهوری بنگاههای واگذار شده منجر شود و بانکداری به جای بنگاهداری محقق شود. نکته دیگر اینکه بنگاهداری بانکها در تحریمها نقش آفرین هستند. از آنجا که بسیاری از بانکها مورد تحریم قرار گرفته اند، بنگاههای تحت پوشش این بانکها نیز شامل تحریم میشوند، در صورتی که اگر این بنگاهها از پوشش بانک خارج شوند، میتوانند در خرید مواد اولیه و ماشین آلات بدون چالش اقدام کنند و برای انتقال ارز نیز مشکلات کمتری داشته باشند. نکته دیگر اینکه منتقدان نظام بانکی اصرار دارند چنانچه بانکها املاک و مستقلات خود را واگذار کنند، املاک رها شده میتواند به چرخه مسکن و ساخت و ساز وارد شود، چالشهای این بخش تا حدودی مدیریت میشود و بر شاخصهای کلان اقتصادی تاثیر میگذارد.
خصوصی سازی نه خصولتی
اگر بانکها را وادار میکنیم نسبت به واگذاری بنگاهها اقدام کنند، باید این را در نظر بگیریم که قرار نیست بنگاههای تحت مالکیت بانکها را به بخش خصولیتی واگذار کنیم، زیرا در این صورت نه تنها از اهداف اصلی دور شده ایم، بلکه با تحمیل این سیاست به بانکها، چالش جدیدی را رقم میزنیم.
نقدینگی در خدمت بانک
نکته مهمی که از واگذاری بنگاههای اقتصادی رخ میدهد، نقدینگی است که به بانک وارد میشود. سوال اینجاست که این نقدینگی در کجا به جریان خواهد افتاد. بی شک باید برای منابع ایجاد شده از طریق واگذاری بنگاههای اقتصادی برنامه ریزی مهمی صورت پذیرد. اینکه بانک با فروش یا واگذاری بنگاههای خود، سود علیالحساب مشتریان را پوشش یا میزان تسهیلات پرداختی را افزایش دهد، مانند یک مسکن عمل میکند و تغییر یا بهبودی در روند کار صورت نخواهد گرفت. بهتر است منابع ایجاد شده از واگذاری بنگاهها، صرف بهبود شاخصهایی، چون کفایت سرمایه و خروج بانکها از زیاندهی شود.
واگذاری بنگاهها
یکی از بانکهایی که همواره بر قانونمداری حرکت کرده، بانک ایران زمین است. از آنجا که خروج بانکها از بنگاهداری به یک مطالبه کلان تبدیل شده و از عالیترین مقام کشور تا مردم عادی بر این مهم اصرار دارند، بانک ایران زمین اقدام به برگزاری مزایده برای فروش ۴۴ مورد از املاک، دارایی و مستقلات خود کرده است. در این رابطه شرکت پشتیبانی و فروش ابنیه حافظ (سهامی خاص) به نمایندگی از بانک ایران زمین این املاک را که در شهرهای سراسر کشور قرار دارد، با شرایط نقدی از طریق مزایده عمومی بفروش میرساند.
باید منتظر ماند و دید
اکنون باید منتظر ماند و دید عاقبت این واگذاریها چه میشود و کسانی که معتقد هستند اگر بانک از بنگاهداری خارج شود، مملکت گل و بلبل میشود، آیا محقق خواهد شد و آیا درست بوده که چالشهای کشور بدلیل بنگاهداری بانکهاست؟ با روندی که بانکها در واگذاری بنگاههای اقتصادی در پیش گرفته اند، چه کسی تعهد میکند چالشها برطرف شود؟